دلواپـس

اینجا مکانی است برای نوشتن از دلواپسی های یک انسان کاملا معمولی!

دلواپـس

اینجا مکانی است برای نوشتن از دلواپسی های یک انسان کاملا معمولی!

طبقه بندی موضوعی

پربیننده ترین مطالب

آخرین نظرات

رئیس جمهور مردم!

پنجشنبه, ۲۲ خرداد ۱۳۹۳، ۰۷:۰۸ ب.ظ

بسم الله


سلام آقای رئیس جمهور ِ مردم!


اهانت های جدیدتان رسید! منتقدین جناب عالی اعم از لبو فروش و راننده تاکسی، کم سواد و افراطی و ...، حال عصر حجری شده اند! این قلم را هم به اقلام قبلی اضافه می کنیم و میگذاریم کنج دلمان و باز هم خاموش می مانیم.

آخر می دانید!؟

انتخاب شما به ریاست قوه ی مجریه ی جمهوری اسلامی ایران نتیجه ی ناگزیر ِ تن دادن به دموکراسی است زیرا ما به واسطه ی گناهانمان خود را از موهبت درک حضور امام عصر ارواحنا له الفداه محروم کرده ایم و حال باید خودمان تصمیم بگیریم چه کسی بر ما حکومت کند! و وقتی هم انتخاب کنندگان تخصص انتخاب تخصصی ترین مقام کشور را نداشته باشند و فریب نفاق و دورویی و حیله گری برخی ها را نیز بخورند نتیجه بهتر از این نخواهد بود!

اگر امام زمان (عج) ظاهر بود اما، به مانند معصومینی که حکومت را چند صباحی در اختیار داشتند خود عهده دار انتخاب والیان و فرمانداران میشد و چه بسا سایه ی ذلت بار ریاست جمهوری شما بر سر ملت افکنده نمی گردید.

اما حال که در عصر غیبت به سر می بریم و هیچ طوفانی هم دلمان را نمی لرزاند تا از گناه فاصله بگیریم تا شاید رحمت خدا شامل حالمان گشته و چشممان به جمال بقیه الله عج روشن شود، بناچار به این واقعه ی اسف بار تن می دهیم و رای اکثریت را می پذیریم.

البته من -شخصا- جنابعالی را رئیس جمهور خود نمی دانم و هیچگاه نخواهم دانست. شما رئیس جمهور همانهایی هستید که در جشن سالروز آغاز ریاست جمهوری تان شعار یا حسین میرحسین سر دادند... همانها که -مانند خودتان- رویای پذیرش پدرسالاری نکبت بار امریکا را در سر می پرورانند و ته ِ ته ِ ته ِ خوشی های سطح پایین و پوچشان رقاصی روی پشت بام است!

من رئیس جمهور بی ادب ذلیل نمی خواهم!



بدون شرح:

روحانی در جریان برنامه های انتخاباتی در برنامه ی تلویزیونی انتخاب شما:


"من به جوانان کشورم می‌گویم که اگر در انتخابات پیروز شوم علاقه‌ای به جشن گرفتن برای پیروزی ندارم، بلکه برای شاغل بودن مردم و بهبود و ارتقای رفاه زندگی آنان و رفع غم از چهره کارگران، ایجاد محیطی باصفا و علمی در دانشگاه‌ها و قرار دادن ایران در جایگاه پرغرور در دنیا و در هم شکستن تحریم وایجاد روابط خوب با دنیا و افزایش صادرات غیر نفتی و ایجاد احساس رضایت در مردم جشن خواهم گرفت."

فیلم

نظرات  (۵)

۲۲ مهر ۹۳ ، ۰۳:۰۴ شهروند دزفولی
سلام.واقعا مطلب زیبایی بود از دل من گفتی
پاسخ:
علیک السلام
ممنون
۱۰ تیر ۹۳ ، ۰۰:۵۷ امین معصومی
با سلام

فقط میخواستم عرض کنم ، شما که در دل کینه دارید . به انتقاد نپردازید!
چون کینه ، قلب را سخیف و خار می گرداند و چشم را بر حقایق خواهد بست !
هرموقع توانستید ، قلبتان را خالی از کینه کنید ... در وادی نقد و نقادی وارد شوید.

و من الله توفیق .
پاسخ:
علیک السلام

کینه با بغض فرق داره! من قلبم پر از بغضه نه کینه
بغض هم طبیعیه
هرجا حب وجود نداشت، بغض جاش رو می گیره!
از من که انتظار ندارین نسبت به شخصیتی مثل روحانی حب داشته باشم؟
۱۰ تیر ۹۳ ، ۰۰:۵۳ امین معصومی

در همه جای دنیا ،عامه ی مردم می خواهند خوب و آزاد زندگی کنند و از یکسان سازی های تحمیلی گریزانند. ما افکار بسیار مدرنی داریم و در صنعت ترجمه پرشتاب عمل می کنیم. ولی برای رسیدن به رفتار ،خلقیات و شخصیت مدنی راهی طولانی داریم.

افکار ما با خلقیات ما سازگاری ندارد . > و به ماشین پژو آر دی(RD) شباهت دارد: ظاهری آراسته ولی باطنی ضعیف.بسیار هنرمندانه سخن می گوییم ، به جهانیان فن گفتگو می آموزیم ، مانند نمودار سینوس می مانیم!؟


علاقه مندیم که مدنی و مبتنی بر آزادی ،شهروندی ،عدالت خواهی و دیانت زندگی کنیم ،اما این فضایل با خلقیات و شخصیت انباشته ی تاریخی خودمان ، هم خوانی ندارد.

همه را به وحدت فرا میخوانیم ، اما برخلاف آنچه که دین به ما آموخته است درمیان خود ترحم نداریم و حــــذف ، تخریــب و حسادت به شدت درمیان ما رواج دارد و برپایه ی محبت ،عطوفت ،هم فکری  و هم فهمی با یکدیگر معاشرت نمی کنیم.

عموما از خارج ازخود به دنبال علت ها ،مشکلات و ریشه ها هستیم. زمانی امپریالیسم را سرزنش می کردیم و هم اکنون که امپریالیسم در خانه ما نیست ،جریان و گروهی دیگر را متهم می کنیم. دگر انتقادی را به مراتب مقدس تر از خودانتقادی تلقی می کنیم.

 

آیا مسئله در افکار و گرایش ها و تفکرهای ماست یا اینکه ما ایرانی ها نمی توانیم باهم کار کنیم ،هماهنگ باشیم ،یکدیگر را قبول کنیم ، به بهتر از خودمان افتخار کنیم ، نه آنکه اورا تخریب کنیم ،به هم گوش نمی دهیم ،تلقی صحیحی از اجتماع ،جامعه و جمع نداریم ، جــوّ پذیر هستیم ،به راحتی تغییر روش و مرام می دهیم ، سریع عکـس العمل نشان می دهیم . به کسی که در باند خودمان است ،بسیار ارج می نهیم ،ولی حق شهروندی افراد پیاده در خیابان ها را به راحتی نادیده می گیریم.

به ملایم ترین نقـدها ،عکس العمـل های کهـکشـانی نشـان می دهیم ، درتعریف کردن های بی جا ،هنرمندترین افراد هستیم ، مسایل فراوانی را کتمان میکنیم(که کتمان سازی را می توان ناشی از بی اعتمادی افراد نسبت به جامعه و ... نام برد).


از قبول واقعیت شانه خالی می کنیم ،موفقیت افراد را نادیده می گیریم ،خیلی زود عصبانی می شویم ،خویشتن داری ما ضعیف است. در دوستی ،ارتباط و کار ،همه چیز را یک طرفه می خواهیم و سهم خود را به خاطر تنبلی و بی توجهی به دیگران ایفا نمی کنیم ، در خودانتقادی ،بسیار ضعیف هستیم ،سخن خود را دائما تغییر می دهیم.

 

دمدمی مزاج هستیم، خیلی حرف می زنیم و خیلی کم فکر می کنیم ، بسیار باهوش ،ولی در عین حال کـم تـدبیر هستیم ، قبلاً عواقب حرف هایی را که می زنیم و کارهایی را که می کنیم ،نمی سنجیم ، خود را بیـش از انـدازه مهم می دانیـم و چندین برابر آن چه هستیم نشـان می دهیـم ، در قضاوت نسبت به انسان های دیگر و پدیده ها منصف نیستیم ، یا زیاد می گوییم یا کم می کنیم ، حوصله نداریم برای جواب گرفتن در یک کاری ، ده سال و شاید پـانزده سال صبر کنیم ،عموماً بیرون از خودمان را سرزنش می کنیم ، علی رغم اداهای عرفانی و معنوی ، عجیب به مال و سمت و مقام و موقعیت و دنیا علاقه مندیم و همه چیز را با هم می خواهیم ... .

 

آیا این خلقیات و روحیات ،مسایل فکری هستند یا شخصیتی و تربیتی ؟

آیا این خلقیات مانع توسعه ی اقتصادی است یا تقابل گفتمان ها؟

 

هرچند هریک از این موارد به نسبت های گوناگون وجود دارد ،ولی این امر خصایص نسبتا عمومی است و مهم تر اینکه بسیار قدیمی است.

 

عقلانیت جغرافیا نمی شناسد ؛دستاورد بشری است. ریشه ای ترین تعریف عقلانیت به بهره برداری از فکر و علم در هر کاری اشاره می کند.

راه علاج هیجانی بودن ،احساساتی بودن ،دمدمی مزاج بودن ،غیرقابل پیش بینی بودن و فردمحور بودن ،ورود در عرصه ی فکر و علم وعقلانیت است.

مجموعه رفتارهای اشاره شده ، ریشه در فرهنگ قبیله ای و استبدادی دارد. قبل از اصلاح این فرهنگ رفتاری و مبانی غلط شخصیتی ،چگونه می توانیم ساختار بسازیم و پیشرفت کنیم؟

براین پایه ما در عصر مدرن هم وارد نشده ایم.!

مدرنیته با ادکلن و شیک پوشی به دست نمی آید. بلکه به شخصیت باوقار و خلق وخوی عقلایی متصل است.

یک انسان معقول هم به غذا نیاز دارد و هم به هوا ؛هم به مسکن نیاز دارد وهم به پوشاک ؛ هم به اخلاق نیاز دارد و هم به مال ؛ هم به دوست نیاز دارد و هم به تنهایی ؛هم باید گریه کند و هم باید شاد باشد ؛ هم باید به موسیقی گوش کند و هم باید مطالعه کند ؛هم باید تلاش کند و هم به استراحت نیاز دارد.

کسی که به کشور خود تعلق عقلی دارد یقیناً از اتومبیل خود ،زباله به خیابان پرت نمی کند و کسی که نهادینه شدن عقلی به مملکت وجامعه خود دارد ،سهم خود را در دست یابی به شوکت ملی ایفا می کند.

کاربردی شدن نظام آموزشی و پرداختن به خلق و خوی ایرانـی ، نه تنها مبنای شناخت مشکلات ماست ، بلکه مبنای برنامه ریزی برای نسل آینده است! افکار قابل تغییر است ! افکار انسان سیال است ، اما شخصیت آنها پایدار!
بنابراین باید رفتار وشخصیت را ساخت و سپس افکار و گرایش های فکری ، قاعده مند خواهد شد.


پاسخ:
چقدر بدیم ما!!

===

از متنی که نوشتین بسیار سپاسگزارم اما نمی تونم بگم که مطلق قبولش دارم. اینهمه بدبینی صحیح نیست. نهایتا می تونم بگم این رفتارها و مشخصه های شخصیتی که فرمودین در ایران به حدی وجود داره که نمودش علی تر از رفتارها و هنجارهای شخصیتی مثبت هست. ولی صحیح نیست که مثل شما تعمیم کلی بدیم.

باز هم ممنون
سلام مجدد
قبول دارم که صورت قانونی بعضی مسائل با واقعیت فاصله داره مثل موندن پشت چراغ قرمز در ساعت 2 نصف شب که گربه هم از خیابون رد نمیشه.
اما مسئله جایگاه ریاست جمهوری و شخصیت حقوقی رئیس جمهور اگر غیر از چهارچوب قانون بخواهیم بهش نگاه کنیم در واقع اصلا وجود نداره!
شاید متوجه منظورتون نشدم. اگر شما با صورت قانونی ریاست جمهوری کار ندارید پس به کدوم صورتش کار دارید؟
شما نوشتید که آقای روحانی رو رئیس جمهور خودتون نمیدونید. بنده جمله شما رو اینطور تفسیر میکنم: « من از جان و دل جمهوری اسلامی رو قبول دارم و بهش رأی دادم و رهبرش ولی منه و به خاطرش جنگیدم و می جنگم اما آقای روحانی رو رئیس این جمهوری نمیدونم! حالا یا ازش خوشم نمیاد یا با تقلب اومده یا مردم رو فریب داده یا وعده دروغ داده یا هرچی. به هر حال من ایشون رو رئیس جمهوری اسلامی نمیدونم.» این تفسیر بنده از حرف شماست. اگر اشتباه برداشت کردم راهنمایی کنید.
پاسخ:
علیک السلام

چه من بخوام چه نخوام این آقا طبق قانون رئیس این جمهوری هست! از لحاظ قانونی هم قبول دارم (چون قانون رو قبول دارم و مطمئنم درخصوص انتخابات خوب اجرا میشه) ولی حس من نسبت به آقای روحانی مثل مثلا حس یه مادر نسبت به بچه ی ناخلفشه. وقتی یه مادر به بچه اش میگه "تو دیگه بچه ی من نیستی" منظورش این نیست که بچه ی یه نفر دیگه ای!
یه چیز دلیه
الان آقا از لحاظ سیاسی فقط رهبر ایرانه ولی مسبمون های همه جای دنیا بهش علاقه دارن و رهبر خودشون می دوننش
همین حس رو -در مرتبه ی نازل تر- اوایل دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد نسبت بهش داشتن
ولی الان هیچ مسلمونی از هیچ جای دنیا ابراز علاقه ای به دکتر روحانی نمی کنه
من منظورم صرفا از لحاظ حس خودم بود. بدم میاد از روحانی! "بد اومدن" واسه یه لحظشه! متنفرم ازش...
سلام
روحانی رئیس جمهور همه ملت ایران است همانطور که هاشمی و خاتمی بودند. روحانی رئیس جمهور است حتی اگر خودش توان درک این جایگاه را نداشته باشد.
روحانی رئیس جمهور تک تک افراد جامعه است چون این قانون جمهوری اسلامی است و مقام معظم رهبری (روحی فداه) بر عمل به قانون تأکید دارد.
روحانی خوب یا بد رئیس جمهور ماست و ما در قبول این ریاست پیرو رهبریم.
پاسخ:
علیک السلام

خیلی چیزها هستن که به لحاظ قانون یه صورت دارن و به لحاظ واقع یه صورت دیگه
من کاری به صورت قانونیش ندارم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی